Sad Love – غمِ عشق
بی تو به ملاقاتِ
دل خاطرهها رفتم
از تو به ازل گاهِ
غمراز هوا گفتم
گفتم که چرا قلبم
یخبسته و تبناکه
هم قسمتِ خاکستر
گلدستهی بی خاکه
هر شب غزلی افتاد
گفتم به سحر دیره
از دستِ نگاهِ تو
دل، حادثه میگیره
This is a Persian poem and it’s translation to English would be meaningless.
غمپیکرهی شبگین
حسرت به شکایت برد
بی آینه وارِ تو
پژواکِ لیاقت مرد
با دلشکنِ عشقم
غمنامه شد این قصه
با من نگرونی گفت
غصه نخور از غصه
از عشق و رسیدنها
یک واقعه پابرجاست
تقدیرِ دلِ عاشق
عشق و نرسیدنهاست
عشقی که سرانجامِ
بخشیدنِ دلها شد
آرامشِ طوفانی
در دلکده برپا شد
علی بنیان عالم - مرداد ۱۳۸۸
Category: Poems - ترانه ها | Leave a comment: comments
موضوع: Poems - ترانه ها | تاریخ: ۴ اسفند ۸۹ | ديدگاه شما